آخرین به‌روزرسانی:

پیشانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / pishaani /

کالبدشناسی forehead, brow, front

جبین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

لک سرخ پیشانی گورباچوف

the red blotch on Gorbachev's forehead

در گذشته پیشانی تبهکاران را داغ می‌زدند.

In the past, they used to brand criminals on the forehead.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیشانی

  1. مترادف:
    جبین رمه ناصیه
  1. مترادف:
    اقبال بخت طالع

ارجاع به لغت پیشانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیشانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشانی

لغات نزدیک پیشانی

پیشنهاد بهبود معانی