آخرین به‌روزرسانی:
امری به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
صفت
فونتیک فارسی / amri /
دستور زبان imperative
imperative
وابسته به امر
در دستور زبان، جمله‌ی امری دستور مستقیم می‌دهد.
In grammar, an imperative sentence gives a direct order.
در زبان انگلیسی، حالت امری فاعل ندارد.
In English, the imperative mood has no subject.
صفت
فونتیک فارسی / amri /
ordered, commanded, of or related to an edict or directive
ordered
commanded
of or related to an edict or directive
امرشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دستورات امری واضح و قابل فهم بودند.
The ordered commands were clear and easy to understand.
او بدون تردید مراحل امری را دنبال کرد.
She followed the commanded procedures without hesitation.
ارجاع به لغت امری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «امری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امری
لغات نزدیک امری
- - امروزی گری
- - امروزین
- - امری
- - امریر
- - امریکا گرای شدن