آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ آبان ۱۴۰۴

    Adjuvant

    ˈædʒəvnt ˈædʒəvnt ˈædʒəvnt

    معنی adjuvant | جمله با adjuvant

    noun countable

    پزشکی ادجوانت، ماده‌ی کمکی (ترکیبی شیمیایی یا بیولوژیک که باعث تحریک غیراختصاصی سیستم ایمنی علیه آنتی‌ژنی یا آنتی ژن‌هایی می‌شود که به همراه آن تزریق شده است)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The use of adjuvants in vaccines has greatly improved their effectiveness.

    استفاده از ادجوانت‌ها در واکسن‌ها تا حد زیادی اثربخشی آن‌ها را بهبود داده است.

    Research shows that adjuvants can increase the production of antibodies in the body.

    تحقیقات نشان می‌دهد که ادجوانت‌ها می‌توانند تولید آنتی‌بادی در بدن را افزایش دهند.

    adjective

    پزشکی ادجوانت، کمکی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    adjuvant drugs

    داروهای کمکی

    adjuvant therapy

    ادجوانت‌تراپی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد adjuvant

    1. adjective furnishing added support
      Synonyms:
      auxiliary accessory ancillary adjunct appurtenant maturative emmenagogue
    1. noun
      Synonyms:
      vitamin

    سوال‌های رایج adjuvant

    معنی adjuvant به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی adjuvant در زبان فارسی به «کمکی» یا «تقویتی» ترجمه می‌شود و اغلب در زمینه‌های پزشکی و علمی کاربرد دارد.

    این واژه به چیزی اشاره دارد که به‌طور مستقیم درمان یا فرآیند اصلی را انجام نمی‌دهد، اما اثر آن را تقویت یا بهبود می‌بخشد. برای مثال، در درمان سرطان یا واکسیناسیون، دارو یا ماده‌ی adjuvant به بدن کمک می‌کند تا پاسخ ایمنی قوی‌تر یا اثربخشی بالاتری داشته باشد.

    در معنای پزشکی، adjuvant معمولاً به داروها، مواد شیمیایی یا روش‌هایی گفته می‌شود که همراه با درمان اصلی استفاده می‌شوند تا نتیجه‌ی نهایی را بهبود دهند. به‌عنوان مثال، در شیمی‌درمانی سرطان، داروی adjuvant پس از عمل جراحی به کار می‌رود تا بقایای سلول‌های سرطانی را از بین ببرد و خطر عود بیماری را کاهش دهد. همچنین در واکسن‌ها، adjuvant باعث می‌شود پاسخ ایمنی بدن به آنتی‌ژن افزایش یابد و ایمنی طولانی‌مدت ایجاد شود.

    از جنبه علمی و پژوهشی، مطالعه‌ی adjuvant‌ها اهمیت زیادی دارد، زیرا یافتن مواد کمکی مؤثر می‌تواند کارایی درمان‌ها و واکسن‌ها را به‌طور چشمگیری ارتقا دهد. پژوهشگران در تلاش‌اند adjuvant‌هایی پیدا کنند که هم اثر قوی داشته باشند و هم عوارض جانبی کمی ایجاد کنند. این تلاش‌ها به توسعه‌ی درمان‌های نوین و واکسن‌های پیشرفته کمک می‌کند و نقش اساسی در بهبود سلامت عمومی دارد.

    در معنای عمومی‌تر، adjuvant می‌تواند به هر چیزی گفته شود که به موفقیت یک کار اصلی کمک می‌کند، حتی خارج از حوزه‌ی پزشکی. برای مثال، تکنیک‌ها، ابزارها یا حمایت‌های مکمل در هر فعالیت علمی، آموزشی یا هنری می‌توانند به‌عنوان adjuvant عمل کنند و فرآیند اصلی را مؤثرتر سازند. این مفهوم، به نوعی اهمیت ترکیب و هم‌افزایی عناصر مختلف را نشان می‌دهد.

    adjuvant نماد کمکی ارزشمند و تقویت‌کننده است. این واژه یادآور این نکته است که موفقیت و اثربخشی اغلب نتیجه‌ی تلاش‌های مکمل و حمایت‌های هوشمندانه است، نه تنها عملکرد یک عنصر واحد. در پزشکی و علوم دیگر، adjuvant نقش پنهان اما حیاتی در دستیابی به نتیجه‌ی مطلوب ایفا می‌کند و نشان می‌دهد که همکاری و ترکیب درست عوامل، کلید موفقیت است.

    ارجاع به لغت adjuvant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «adjuvant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adjuvant

    لغات نزدیک adjuvant

    • - adjutant general
    • - adjutant stork
    • - adjuvant
    • - adler
    • - adm
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.