شکل جمع:
auxiliariesکمکی
auxiliary nurses
پرستاران کمکی
Auxiliary fire fighting groups arrived in time.
گروههای آتشنشانان کمکی بهموقع سر رسیدند.
The auxiliary police officers assisted in directing traffic after the accident.
مأموران پلیس کمکی پس از این حادثه برای هدایت ترافیک کمک کردند.
نیروی کمکی، نیروی پشتیبان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company hired several auxiliaries.
این شرکت چندین نیروی کمکی را استخدام کرد.
The school's auxiliaries play a crucial role in assisting teachers.
نیروهای پشتیبان مدرسه نقش مهمی در کمک به معلمان دارند.
دستور زبان فعل کمکی
آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
Understanding the function of auxiliaries enhances language comprehension.
درک عملکرد افعال کمکی باعث افزایش درک زبان میشود.
The auxiliary "do" is commonly used in negations and questions in English.
از فعل کمکی do معمولاً در نفی و سؤال در زبان انگلیسی استفاده میشود.
فرعی، جنبی
The auxiliary branch of the state university hosts cultural events throughout the academic year.
بخش فرعی دانشگاه دولتی در طول سال تحصیلی میزبان رویدادهای فرهنگی است.
Graduates from the auxiliary branch of the state university contribute significantly to the local economy.
فارغالتحصیلان بخش جنبی دانشگاه دولتی سهم قابل توجهی در اقتصاد محلی دارند.
دستور زبان کمکی (فعل)
She used an auxiliary verb to form the question.
او از فعل کمکی برای ساخت پرسش استفاده کرد.
The teacher explained the role of the auxiliary verb in forming the passive voice.
معلم نقش فعل کمکی در تشکیل جهت مجهول را توضیح داد.
اضافی، یدکی، زاپاس
an auxiliary generator in case of power cuts
مولد اضافی در صورت قطع شدن برق
The auxiliary generator kicked in when the power went out.
وقتی برق قطع شد، ژنراتور یدکی وارد مدار شد.
دارای موتور اضافی، دارای موتور احتیاطی
a sailing vessel with an auxiliary motor
کشتی بادبانی با موتور احتیاطی (برای مواقعی که باد نیست)
We opted for an auxiliary yacht for our journey.
قایق تفریحی دارای موتور اضافی را برای سفرمان انتخاب کردیم.
قایق دارای موتور احتیاطی
We relied on the auxiliary during windless days at sea.
در روزهای بیباد در دریا به قایق دارای موتور احتیاطی متکی بودیم.
As the wind weakened, we activated the auxiliary.
با ضعیف شدن باد، قایق دارای موتور احتیاطی را فعال کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «auxiliary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/auxiliary