۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Crutch

krʌtʃ krʌtʃ

شکل جمع:

crutches

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی چوب زیربغل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

She walks with a pair of crutches.

او با یک جفت چوب زیربغل راه می‌رود.

The doctor recommended using crutches to aid in her recovery after the surgery.

پزشک توصیه کرد برای کمک به بهبودی پس از جراحی از چوب زیربغل استفاده شود.

noun singular

مجازی تکیه‌گاه، پناه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Technology has become a crutch for many individuals in their daily lives.

فناوری برای بسیاری از افراد در زندگی روزمره به تکیه‌گاه تبدیل شده است.

He always uses his father as a crutch.

او همیشه به پدرش تکیه می‌کند.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی کالبدشناسی محل عورت (قسمت بالا و وسط پا که آلت تناسلی در آن قرار گرفته است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

The doctor examined the patient's crutch.

پزشک محل عورت بیمار را معاینه کرد.

She felt a sharp pain in her crutch.

در محل عورتش درد شدیدی احساس کرد.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی پوشاک خشتک (شلوار)

He preferred trousers with a loose-fitting crutch.

او شلوارهایی با خشتک گشاد را ترجیح می‌داد.

His crutch was torn.

خشتکش پاره شد.

verb - transitive

چوب زیر ... گذاشتن (برای نگه‌داشتن آن)، با چوب زیر بغل نگه داشتن

She had to crutch her broken arm for six weeks.

او مجبور شد به مدت شش هفته چوب زیر دست شکسته‌ی خود بگذارد.

The therapist crutched the patient.

درمانگر بیمار را با چوب زیر بغل نگه داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crutch

  1. noun a means or device that keeps something erect, stable, or secure
    Synonyms:
    support brace stay prop buttress shore underpinning

سوال‌های رایج crutch

معنی crutch به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Crutch» در زبان فارسی به «عصا» یا «عصای زیر بغل» ترجمه می‌شود.

عصا وسیله‌ای است که به افراد کمک می‌کند تا هنگام راه رفتن یا ایستادن، تعادل خود را حفظ کنند و فشار کمتری بر پای آسیب‌دیده یا ضعیف خود وارد کنند. این ابزار معمولاً از جنس چوب، فلز یا مواد سبک ساخته می‌شود و با طراحی خاص خود، وزن بدن را به قسمت‌های بالاتر بدن مانند بازوها منتقل می‌کند تا راه رفتن آسان‌تر و کم‌دردسرتر شود. عصا از گذشته‌های دور به عنوان وسیله‌ای کمکی برای حرکت در بین افراد با مشکلات حرکتی شناخته شده است.

استفاده از عصای زیربغل برای افرادی که دچار آسیب‌دیدگی، بیماری‌های مفصلی یا ضعف عضلانی هستند بسیار اهمیت دارد. این وسیله باعث افزایش استقلال فرد، کاهش خطر سقوط و جلوگیری از تشدید آسیب‌ها می‌شود. در بسیاری از موارد پس از عمل جراحی یا در دوران بهبود بیماری‌های حرکتی، پزشکان توصیه می‌کنند که بیماران از عصای زیربغل استفاده کنند تا روند درمان به بهترین شکل ممکن پیش رود.

عصا علاوه بر کاربرد پزشکی، در فرهنگ‌ها و نمادهای مختلف نیز حضور دارد. در برخی فرهنگ‌ها، عصا نمادی از حمایت، پشتیبانی و حتی قدرت است. در ادبیات و هنر، گاهی از عصا برای نشان دادن سالخوردگی، خردمندی یا ناتوانی شخصیت‌ها استفاده می‌شود. همچنین، برخی افراد عصا را به عنوان یک ابزار شخصی یا حتی نماد هویتی به کار می‌برند.

در زبان استعاری نیز، کلمه‌ی crutch به مفهومی فراتر از ابزار فیزیکی اشاره دارد. این واژه گاهی به معنای وابستگی یا تکیه‌گاه غیرضروری در زندگی استفاده می‌شود. برای مثال، وقتی کسی به چیزی بیش از حد وابسته است تا مشکلاتش را مدیریت کند، گفته می‌شود که آن چیز «crutch» اوست. این کاربرد مجازی نشان می‌دهد که عصا نمادی از حمایت و تکیه‌گاه هم در معنای فیزیکی و هم روانی است.

عصای زیربغل ابزاری ساده اما حیاتی است که زندگی بسیاری از افراد را آسان‌تر می‌کند و کمک می‌کند تا با وجود مشکلات حرکتی، استقلال و کیفیت زندگی حفظ شود. توجه به طراحی، کیفیت و استفاده صحیح از عصای زیربغل می‌تواند تأثیر بسزایی در بهبود حرکت و سلامت فرد داشته باشد.

شکل جمع crutch چی میشه؟

شکل جمع crutch در زبان انگلیسی crutches است.

ارجاع به لغت crutch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crutch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crutch

لغات نزدیک crutch

پیشنهاد بهبود معانی