شکل جمع:
crustiesصفت تفضیلی:
crustierصفت عالی:
crustiestپوستهمانند، سخت، (مجازاً) تند، خشن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a crusty old teacher
معلم پیر ترشرو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crusty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crusty