آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Crusty

ˈkrʌsti ˈkrʌsti ˈkrʌsti

شکل جمع:

crusties

صفت تفضیلی:

crustier

صفت عالی:

crustiest

معنی crusty | جمله با crusty

adjective

پوسته‌مانند، سخت، (مجازاً) تند، خشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a crusty old teacher

معلم پیر ترشرو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد crusty

  1. adjective brittle on outside
    Synonyms:

سوال‌های رایج crusty

شکل جمع crusty چی میشه؟

شکل جمع crusty در زبان انگلیسی crusties است.

صفت تفضیلی crusty چی میشه؟

صفت تفضیلی crusty در زبان انگلیسی crustier است.

صفت عالی crusty چی میشه؟

صفت عالی crusty در زبان انگلیسی crustiest است.

ارجاع به لغت crusty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crusty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crusty

لغات نزدیک crusty

پیشنهاد بهبود معانی