صفت تفضیلی:
more brusqueصفت عالی:
most brusque( brusk =) خشن در رفتار، بیادب، پیشجواب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was often brusque with me.
او اغلب به من تندی میکرد.
He said brusquely: "everyone pay for himself!"
با تشر گفت: «هرکس پول خودش را بدهد!»
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brusque» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brusque