آخرین به‌روزرسانی:

Terse

tɜːrs tɜːs

صفت تفضیلی:

terser

صفت عالی:

tersest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

موجز، بی‌شاخ‌وبرگ، مختصر‌ومفید، مختصر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His answers were clipped and terse.

پاسخ‌های او شمرده و موجز بودند.

He remained terse during the interview.

طی مصاحبه خیلی کم‌حرف بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terse

  1. adjective brief, short
    Synonyms:
    short concise succinct summary compendious compact crisp neat pithy pointed laconic curt clipped aphoristic compendiary abrupt incisive exact precise clear-cut epigrammatic sententious gnomic cryptic brusque breviloquent elliptical trenchant taut snappy lean to the point boiled down cut to the bone in a nutshell close
    Antonyms:
    lengthy long-winded wordy prolix

سوال‌های رایج terse

صفت تفضیلی terse چی میشه؟

صفت تفضیلی terse در زبان انگلیسی terser است.

صفت عالی terse چی میشه؟

صفت عالی terse در زبان انگلیسی tersest است.

ارجاع به لغت terse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terse

لغات نزدیک terse

پیشنهاد بهبود معانی