فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Taut

tɒːt tɔːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سفت، شق، محکم کشیدن، کشیده، مات کردن، درهم پیچیدن، محکم بسته شده (مثل طناب دور یک بسته)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- A bowstring must be taut.
- زه کمان باید تنگ کشیده شده باشد.
- a taut smile
- لبخند زورکی
- taut nerves
- اعصاب تحت فشار
- a taut ship
- کشتی تروتمیز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد taut

  1. adjective rigid, tight
    Synonyms:
    tight stiff tense firm close unyielding snug strained stretched flexed tightly drawn trim
    Antonyms:
    loose slack flabby droopy

ارجاع به لغت taut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «taut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/taut

لغات نزدیک taut

پیشنهاد بهبود معانی