آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Tense

    tens tens

    گذشته‌ی ساده:

    tensed

    شکل سوم:

    tensed

    سوم‌شخص مفرد:

    tenses

    وجه وصفی حال:

    tensing

    شکل جمع:

    tenses

    صفت تفضیلی:

    tenser

    صفت عالی:

    tensest

    معنی tense | جمله با tense

    noun countable B1

    دستور زبان زمان

    link-banner

    آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

    مشاهده

    What is the past tense of the verb "write"?

    زمان گذشته‌ی فعل write چیست؟

    The teacher explained the different tenses in English grammar.

    معلم زمان‌های مختلف دستورزبان انگلیسی را توضیح داد.

    adjective B2

    عصبی، نگران، مضطرب، ناآرام (شخص)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    He is a very tense person.

    او آدم بسیار عصبی‌ای است.

    The tense student kept biting her nails while studying for the final exams.

    دانش‌آموز مضطرب حین مطالعه برای امتحانات پایان ترم مدام ناخن‌هایش را می‌جوید.

    adjective B2

    پرتنش، نگران‌کننده (زمان و جلسه و فضا و غیره)

    a tense situation

    وضعیت پرتنش

    A tense silence fell over the crowd.

    سکوتی نگران‌کننده بر جمعیت حاکم شد.

    adjective

    منقبض، تنیده، کشیده (بدن یا قسمتی از بدن)

    faces tense with anxiety

    چهره‌های تنیده از شدت نگرانی

    The athlete's tense muscles quivered.

    عضلات منقبض ورزشکار می‌لرزیدند.

    adjective

    زبان‌شناسی (آواشناسی) تنیده

    The tense vowel in "meet" changes the pronunciation of the word.

    مصوت تنیده در لغت Meet تلفظ آن را تغییر می‌دهد.

    English has five tense vowels: /i/, /e/, /u/, /o/, and /a/.

    زبان انگلیسی دارای پنج مصوت تنیده است: /i/، /e/، /u/، /o/ و /a/.

    verb - intransitive verb - transitive

    منقبض کردن (عضلات)، عضلات (کسی) منقبض شدن، عضلات (کسی) گرفتن

    The cat tensed its muscles.

    گربه عضلاتش را منقبض کرد.

    I watched as his body tensed.

    دیدم که بدنش منقبض شد.

    verb - intransitive verb - transitive

    عصبی بودن، نگران بودن، ناآرام بودن، مضطرب بودن، عصبی شدن، نگران شدن، ناآرام شدن، مضطرب شدن

    As soon as he sat on the dentist chair, he tensed up.

    تا روی صندلی دندان‌پزشک نشست، عصبی شد.

    Don't tense, everything will be alright.

    تنش نباش. همه‌چی درست می‌شه.

    adjective

    کشیده (عصب یا طناب)

    The string of a bow must be very tense.

    زه کمان باید خیلی کشیده باشد.

    The tense rope held the weight of the heavy load.

    طناب کشیده وزن بار سنگین را نگه داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tense

    1. adjective tight, stretched
      Synonyms:
      firm close taut stiff rigid strained
      Antonyms:
      loose relaxed slack limp limpid
    1. adjective under stress, pressure
      Synonyms:
      worried anxious nervous uneasy agitated concerned restless restive uptight edgy strained jumpy shaky wired overwrought excited keyed up unquiet apprehensive jittery on edge moving moved fidgety high-strung stressful worrying unnerved queasy hyper strung out wound up choked fluttery clutched in a tizzy beside oneself nervous wreck bundle of nerves up the wall overanxious shot white knuckled nerve-racking shot to pieces wreck hung up
      Antonyms:
      relaxed calm easy-going laid-back uncaring

    Idioms

    get tensed up

    تنیده شدن، خود را جمع و جور کردن، عصبی شدن

    لغات هم‌خانواده tense

    • noun
      tenseness, tension
    • adjective
      tense
    • verb - transitive
      tense
    • adverb
      tensely

    سوال‌های رایج tense

    گذشته‌ی ساده tense چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tense در زبان انگلیسی tensed است.

    شکل سوم tense چی میشه؟

    شکل سوم tense در زبان انگلیسی tensed است.

    شکل جمع tense چی میشه؟

    شکل جمع tense در زبان انگلیسی tenses است.

    وجه وصفی حال tense چی میشه؟

    وجه وصفی حال tense در زبان انگلیسی tensing است.

    سوم‌شخص مفرد tense چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tense در زبان انگلیسی tenses است.

    صفت تفضیلی tense چی میشه؟

    صفت تفضیلی tense در زبان انگلیسی tenser است.

    صفت عالی tense چی میشه؟

    صفت عالی tense در زبان انگلیسی tensest است.

    ارجاع به لغت tense

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tense

    لغات نزدیک tense

    • - tenruial
    • - tens complement
    • - tense
    • - tensely
    • - tenseness
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.