با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    High-strung

    ˌhaɪˈstrʌŋ ˈhaɪˈstrʌŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: highly-strung

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    عصبی، بسیار حساس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The high-strung actress was known for her diva-like behavior on set.
    - این بازیگر عصبی به خاطر رفتار دیوانه‌وارش در صحنه معروف بود.
    - My high-strung friend always gets anxious before a big test.
    - دوست بسیار حساس من همیشه پیش از امتحان بزرگ مضطرب می‌شود.
    - The highly-strung musician was prone to anxiety before performances.
    - این نوازنده‌ی بسیار حساس پیش از اجرا در معرض اضطراب قرار داشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد high-strung

    1. adjective nervous
      Synonyms: tense, impatient, excitable, restless, edgy

    ارجاع به لغت high-strung

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «high-strung» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-strung

    لغات نزدیک high-strung

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند