آخرین به‌روزرسانی:

Breakfast

ˈbrekfəst ˈbrekfəst

شکل جمع:

breakfasts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A1

صبحانه، ناشتایی، افطار، چاشت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

We had bread and cheese for breakfast.

صبحانه نان و پنیر خوردیم.

We had breakfasted at eight.

ساعت هشت صبحانه خورده بودیم.

verb - intransitive

صبحانه خوردن، صبحانه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد breakfast

  1. noun first meal of the day
    Synonyms:
    morning meal early meal brunch

سوال‌های رایج breakfast

شکل جمع breakfast چی میشه؟

شکل جمع breakfast در زبان انگلیسی breakfasts است.

ارجاع به لغت breakfast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «breakfast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/breakfast

لغات نزدیک breakfast

پیشنهاد بهبود معانی