با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Brunch

brʌntʃ brʌntʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    brunches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    آمیزواج غذا و آشپزی صبحانه-ناهار، چاشت، برانچ (وعده غذایی‌ای که در اواخر صبح خورده می‌شود و ترکیبی از صبحانه و ناهار است)
    • - I prefer to have brunch instead of breakfast and lunch separately on the weekends.
    • - ترجیح می‌دهم در آخر هفته‌ها به جای صبحانه و ناهار جداگانه، صبحانه-ناهار بخورم.
    • - Brunch is the perfect meal to enjoy a combination of breakfast and lunch dishes.
    • - برانچ بهترین وعده‌ی غذایی برای لذت بردن از ترکیبی از غذاهای صبحانه و ناهار است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت brunch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brunch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brunch

لغات نزدیک brunch

پیشنهاد بهبود معانی