گذشتهی ساده:
coveredشکل سوم:
coveredسومشخص مفرد:
coversوجه وصفی حال:
coveringشکل جمع:
coversپوشاندن، پوشش دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
White feathers covered the small bird's body.
پر سپید، تن پرندهی کوچک را پوشانده بود.
The sky was covered by clouds.
آسمان از ابر پوشیده شده بود.
Snow has covered the road.
برف جاده را پوشانده است.
Flood water covered the fields.
سیلاب مزارع را فراگرفته بود.
He covered his face with his hands.
چهرهاش را با دستهای خود پوشاند.
The floor is covered with cement.
کف اتاق دارای پوشش سیمانی است.
His salary is not enough to cover all of his expenses.
حقوق او آنقدر نیست که همهی مخارج وی را بپوشاند.
His hands were covered in blood.
دستانش خونآلود بود.
He had covered his hatred under a smile.
او نفرت خود را زیر لبخندی پوشانده بود.
He covered himself with glory.
خود را غرق در افتخار کرد.
Most of the earth is covered by water.
بیشتر سطح زمین از آب پوشیده شده است.
(کلاس و سخنرانی و غیره) شامل شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This class will cover the literature of the sixteenth century.
این کلاس، ادبیات قرن شانزدهم را مورد بررسی قرار خواهد داد.
His speech covered several important topics.
سخنرانی او حاوی چندین مطلب مهم بود.
پوشش دادن (حمله، بیمه، تامین سپرده یا ذخیره)، (قانون و بیمه و غیره) شامل شدن
Does this insurance policy cover all our health costs?
آیا این بیمهنامه شامل کلیهی هزینههای بهداشتی ما میشود؟
Only thirty percent of that country's people are covered by health insurance.
فقط سی درصد مردم آن کشور از پوشش بیمهی درمانی برخوردارند.
This law does not cover such cases.
این قانون شامل چنین حالاتی نمیشود (چنین حالاتی را نمیپوشاند).
پیمودن، درنوردیدن
We covered that distance in two hours.
آن مسافت را دو ساعته پیمودیم.
پنهان کردن
(موسیقی) موزیک کاور اجرا کردن، کاور ضبط کردن
مخفی کردن
We took cover behind a wall.
ما به دیواری پناه بردیم، پشت دیوار سنگر گرفتیم.
(بازرگانی - ارتش - رسانه های همگانی) زیرپوشش قرار دادن
(بیشتر در مورد اسب نر) پشت (مادیان) رفتن، (ماکیان و غیره) روی تخم خوابیدن
A hen covers her eggs.
مرغ روی تخمهای خود میخوابد.
A horse covers a mare.
اسب پشت مادیان میرود.
جبران خسارت کردن، پرداخت کردن
Who will cover the costs?
هزینهها را چه کسی خواهد پرداخت؟
هوای کسی را داشتن، سرپوش گذاشتن، حفاظت کردن
Advance! I'll give you cover.
پیشروی کن! من به تو پوشش میدهم (من از عقب مواظبم).
نقش(کسی را) پوشش دادن
to cover a territory as a salesman
تصدی ناحیهای را بهعنوان فروشنده بهعهده داشتن
an under-cover agent
مأمور مخفی
جلد
a book cover
جلد کتاب
درپوش، سرپوش
a box cover
در جعبه
a jar cover
درب پارچ
under cover of night
در تاریکی شب
بیمه
پوشش(گیاهی، برف)
(موسیقی) کاور
سفره و سایر وسایل میز
بهانه، دست آویز
سقف، پوشش
a typewriter cover
پوشش ماشین تحریر
The military operations will be covered by fighter planes.
عملیات نظامی زیر پوشش هواپیماهای جنگنده انجام خواهد شد.
The club was a cover for a group of smugglers.
گروه قاچاقچیان از آن باشگاه برای پنهان کردن اعمال خود استفاده میکرند.
(آنچه که برای پوشاندن واقعیت به کار رود) نقاب، وسیله ی اختفا
رو انداز
pillow cover
روکش متکا
She was lying under the covers.
او زیر ملافه و پتو خوابیده بود.
(پست) پاکت، لفاف
We will send you the book under separate cover.
کتاب را در بستهی دیگری برایتان خواهیم فرستاد.
پناه گاه، جان پناه، پناه، ملجا
The soldiers went to the other side of the hill in search of cover.
سربازان برای یافتن پناهگاه به آن سوی تپه رفتند.
He was gone to Atlanta to cover the Olympic Games.
او به آتلانتا رفته است تا مسابقات المپیک را گزارش کند.
نهان کردن، (جنایت یا فساد و غیره را) سرپوش گذاشتن، افشا نکردن، پنهان کردن
در خفا، پنهانی
در پناه
در یک پاکت ساده
در یک بسته یا پاکت دیگر
از پناهگاه یا نهانگاه بیرون آمدن
(کتاب و مجله و غیره) از آغاز تا پایان
به جانپناه یا پناهگاه رفتن، پناه بردن به
don't judge a book by its cover
از روی ظاهر قضاوت نکن، نمیشه فقط از روی ظاهر قضاوت کرد (ما برون را ننگریم و قال را، ما درون را بنگریم و حال را)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cover» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cover