امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Protection

prəˈtekʃn prəˈtekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    protections

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
حفاظت، محافظت، حراست، حمایت، حفظ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- protection of the environment
- حفاظت از محیط زیست
- the protection of the country's cultural heritage
- حفظ میراث فرهنگی کشور
- God is my best protection.
- خدا بهترین نگهدار من است.
- He is under police protection.
- او تحت حمایت پلیس است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protection

  1. noun care, guardianship
    Synonyms:
    aegis armament armor assurance barrier buffer bulwark camouflage certainty charge conservation cover custody defense fix guard guarding insurance invulnerability preservation protecting reassurance refuge safeguard safekeeping safety salvation screen security self-defense shelter shield stability strength surety tutelage umbrella ward wardship
    Antonyms:
    attack harm hurt injury threat

لغات هم‌خانواده protection

ارجاع به لغت protection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/protection

لغات نزدیک protection

پیشنهاد بهبود معانی