۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Security

səˈkjʊrət̬i sɪˈkjʊərəti

شکل جمع:

securities

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1

امنیت، ایمنی، (صفت‌گونه) امنیتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

A good police force guarantees our security.

یک نیروی پلیس خوب امنیت ما را تضمین می‌کند.

national security

امنیت ملی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

security measures

اقدامات امنیتی

noun uncountable

حراست، نیروهای امنیتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The security's quick response prevented any unauthorized access to the premises.

واکنش سریع حراست مانع از هرگونه دسترسی غیرمجاز به محل شد.

Security ensures the safety of the building.

نیروهای امنیتی ایمنی ساختمان را تضمین می‌کنند.

noun uncountable C1

امنیت، تضمین (شغلی و مالی و غیره)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

Employees often prioritize job security over other aspects of a position.

کارمندان اغلب امنیت شغلی را بر سایر جنبه‌های یک موقعیت در اولویت قرار می‌دهند.

Losing a job can threaten one's financial security.

از دست دادن شغل می‌تواند تضمین مالی فرد را تهدید کند.

noun uncountable

اقتصاد وثیقه، گرو، تضمین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

He is willing to go security for his friend.

او حاضر است ضامن رفیقش بشود.

She had to put up her car as security.

مجبور شد ماشینش را به‌عنوان تضمین بگذارد.

noun

(در جمع) اوراق بهادار

The securities market is a key player in the global economy.

بازار اوراق بهادار بازیگری کلیدی در اقتصاد جهانی است.

Government-issued securities are considered low-risk investments.

اوراق بهادار منتشرشده توسط دولت به‌عنوان سرمایه‌گذاری‌های کم‌خطر در نظر گرفته می‌شود.

noun uncountable C2

اطمینان‌ خاطر، خاطرجمعی

Family bonds provide a sense of security.

پیوندهای خانوادگی باعث ایجاد احساس اطمینان‌ خاطر می‌شوند.

An extra lock on the door gives me a feeling of security.

یک قفل اضافی بر در به من احساس خاطر‌جمعی می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد security

  1. noun safety, protection
    Synonyms:
    protection care defense shelter refuge guard safeguard cover shield insurance preservation immunity precaution asylum retreat custody freedom redemption salvation safeness bail pledge promise guarantee bond earnest collateral surety pawn token warrant armament armor safety measure surveillance ward aegis agreement compact contract covenant pact safekeeping
    Antonyms:
    danger trouble peril insecurity
  1. noun peace of mind
    Synonyms:
    confidence assurance certainty ease calm freedom conviction reliance sureness surety positiveness soundness
    Antonyms:
    worry uncertainty insecurity

Collocations

job security

امنیت شغلی

لغات هم‌خانواده security

  • noun
    security

سوال‌های رایج security

معنی security به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «security» در زبان فارسی به امنیت ترجمه می‌شود.

امنیت به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد، جامعه یا دارایی‌ها از خطرات، تهدیدها و آسیب‌ها در امان باشند و احساس آرامش و حفاظت کنند. این مفهوم یکی از بنیادی‌ترین نیازهای بشر است و در سطوح مختلف فردی، اجتماعی، ملی و بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد. امنیت می‌تواند شامل امنیت جسمانی، روانی، اقتصادی، اطلاعاتی و حتی اجتماعی باشد که هر یک نقش مهمی در تضمین رفاه و ثبات زندگی ایفا می‌کنند.

در سطح فردی، امنیت به معنای حفاظت از جان، مال و حیثیت شخص است. افراد نیاز دارند که در محیط زندگی و کار خود، از خطراتی مانند خشونت، سرقت، بیماری یا بلایای طبیعی مصون باشند تا بتوانند به‌راحتی زندگی کنند و رشد نمایند. از این رو، نهادها و سازمان‌هایی چون پلیس، اورژانس و سیستم‌های ایمنی ساختمان‌ها نقش مهمی در تأمین امنیت فردی ایفا می‌کنند.

در سطح ملی و بین‌المللی، امنیت شامل محافظت از مرزها، جلوگیری از تهدیدات خارجی و حفظ ثبات سیاسی و اقتصادی کشورهاست. دولت‌ها تلاش می‌کنند با استفاده از نیروهای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، امنیت کشور و شهروندان خود را تأمین کنند. در دنیای معاصر، امنیت سایبری نیز به یکی از حوزه‌های مهم تبدیل شده است که به حفاظت از داده‌ها، سیستم‌های کامپیوتری و زیرساخت‌های حیاتی در برابر حملات هکرها و تهدیدات دیجیتال می‌پردازد.

امنیت در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز معنا دارد. امنیت شغلی، بیمه‌های اجتماعی، دسترسی به خدمات بهداشتی و رفاه اجتماعی از جمله عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در جامعه هستند. همچنین، برقراری عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری و حفظ حقوق شهروندی، به تقویت امنیت اجتماعی کمک می‌کند و زمینه‌ساز توسعه‌ی پایدار می‌شود.

مفهوم security یا امنیت، مفهومی چندبعدی و حیاتی است که پایه‌های آرامش، پیشرفت و توسعه را در هر جامعه‌ای شکل می‌دهد. با توجه به پیچیدگی‌های دنیای امروز، حفظ امنیت نیازمند هماهنگی گسترده‌ای میان نهادها، فناوری‌ها و افراد است تا بتوان در برابر تهدیدات مختلف ایمن باقی ماند و فضای مناسبی برای زندگی و فعالیت‌های انسانی فراهم کرد.

شکل جمع security چی میشه؟

شکل جمع security در زبان انگلیسی securities است.

ارجاع به لغت security

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «security» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/security

لغات نزدیک security

پیشنهاد بهبود معانی