شکل جمع:
securitiesامنیت، ایمنی، (صفتگونه) امنیتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
A good police force guarantees our security.
یک نیروی پلیس خوب امنیت ما را تضمین میکند.
national security
امنیت ملی
security measures
اقدامات امنیتی
حراست، نیروهای امنیتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The security's quick response prevented any unauthorized access to the premises.
واکنش سریع حراست مانع از هرگونه دسترسی غیرمجاز به محل شد.
Security ensures the safety of the building.
نیروهای امنیتی ایمنی ساختمان را تضمین میکنند.
امنیت، تضمین (شغلی و مالی و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
Employees often prioritize job security over other aspects of a position.
کارمندان اغلب امنیت شغلی را بر سایر جنبههای یک موقعیت در اولویت قرار میدهند.
Losing a job can threaten one's financial security.
از دست دادن شغل میتواند تضمین مالی فرد را تهدید کند.
اقتصاد وثیقه، گرو، تضمین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
He is willing to go security for his friend.
او حاضر است ضامن رفیقش بشود.
She had to put up her car as security.
مجبور شد ماشینش را بهعنوان تضمین بگذارد.
(در جمع) اوراق بهادار
The securities market is a key player in the global economy.
بازار اوراق بهادار بازیگری کلیدی در اقتصاد جهانی است.
Government-issued securities are considered low-risk investments.
اوراق بهادار منتشرشده توسط دولت بهعنوان سرمایهگذاریهای کمخطر در نظر گرفته میشود.
اطمینان خاطر، خاطرجمعی
Family bonds provide a sense of security.
پیوندهای خانوادگی باعث ایجاد احساس اطمینان خاطر میشوند.
An extra lock on the door gives me a feeling of security.
یک قفل اضافی بر در به من احساس خاطرجمعی میدهد.
امنیت شغلی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «security» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/security