آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Promise

ˈprɑːmɪs ˈprɒmɪs

گذشته‌ی ساده:

promised

شکل سوم:

promised

سوم‌شخص مفرد:

promises

وجه وصفی حال:

promising

شکل جمع:

promises

معنی promise | جمله با promise

verb - intransitive verb - transitive B1

وعده دادن، قول دادن، پیمان بستن، نوید دادن

She promised not to lie again.

او عهد کرد که دیگر دروغ نگوید.

He has promised me lunch today.

امروز به من وعده‌ی ناهار داده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I never promised you a rose garden.

هرگز به تو قول باغ گل سرخ را ندادم.

to promise to go

قول رفتن دادن

the sky was covered by gray clouds promising rain

آسمان پوشیده از ابرهای خاکستری بود که نوید باران را می‌داد

noun countable B1

قول، وعده، عهد، پیمان، نوید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

You should not break your promise.

قول خود را نباید بشکنی.

I give you my promise that I will be there on time.

به تو قول می‌دهم که سر وقت آنجا باشم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This news brings little promise of peace.

این خبر نویدی از صلح نمی‌دهد.

to keep one's promise

به عهد خود وفا کردن

a solemn promise

قول شرف

it is better not to give a promise than to promise and not keep it

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

noun uncountable

استعداد، پتانسیل، شانس موفقیت بالا

The team of students shows promise in solving complex problems.

تیم دانش‌آموزان استعدادی در حل مسائل پیچیده نشان می‌دهدند.

She fulfilled her early promise by becoming a leading scientist.

او با تبدیل شدن به دانشمندی برجسته، پتانسیل اولیه‌ی خود را به ثمر رساند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد promise

  1. noun hope, possibility
    Antonyms:
    impossibility hopelessness
  1. verb bring hope, possibility
    Synonyms:
    suggest indicate seem likely look give hope encourage hold out hope lead to expect hint presage portend omen betoken denote augur foreshadow forebode like show signs of hold probability bespeak foretoken
    Antonyms:

Collocations

keep a promise

به قول خود عمل کردن، سر قول خود ماندن

promise break a profits

زیر قول زدن

rash promise

وعده عجولانه، قول نسنجیده

go back on a promise

زیر قول زدن

break a promise

زیر قول زدن، خلف وعده کردن

Collocations بیشتر

empty promise

وعده پوچ/ توخالی

سوال‌های رایج promise

گذشته‌ی ساده promise چی میشه؟

گذشته‌ی ساده promise در زبان انگلیسی promised است.

شکل سوم promise چی میشه؟

شکل سوم promise در زبان انگلیسی promised است.

شکل جمع promise چی میشه؟

شکل جمع promise در زبان انگلیسی promises است.

وجه وصفی حال promise چی میشه؟

وجه وصفی حال promise در زبان انگلیسی promising است.

سوم‌شخص مفرد promise چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد promise در زبان انگلیسی promises است.

ارجاع به لغت promise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «promise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/promise

لغات نزدیک promise

پیشنهاد بهبود معانی