(فوتبال، هاکی و...) آفساید (موقعیت غیرمجاز در بازی)
در انگلیسی آمریکایی همچنین از offsides استفاده میشود.
The offside rule is designed to prevent players from gaining an unfair advantage.
قانون آفساید برای جلوگیری از کسب برتری ناعادلانه توسط بازیکنان وضع شده است.
The team lost possession because the striker was flagged offside.
تیم، مالکیت توپ را از دست داد چون مهاجم بهدلیل آفساید متوقف شد.
انگلیسی بریتانیایی آفساید، سمت دورتر از لبهی جاده، سمت نزدیک به مرکز جاده (در خودروها)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The mechanic inspected the offside front tire for any damage.
مکانیک لاستیک جلوی سمت آفساید را برای هرگونه آسیب بررسی کرد.
Check the offside mirror before changing lanes.
قبلاز تغییر مسیر، آینهی نزدیک به مرکز جاده را چک کن.
(فوتبال، هاکی و...) خطای آفساید، موقعیت آفساید
The team’s coach argued that the offside decision was incorrect.
مربی تیم معتقد بود تصمیم آفساید نادرست بود.
There were some offside during the match, disrupting the flow of the game.
درطول بازی چندین خطای آفساید رخ داد که جریان بازی را مختل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «offside» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offside