امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Offshore Island

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    offshore islands

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable
جزیره‌ی فراساحلی (جزیره‌ای که دور از سواحل اصلی واقع شده و عمدتاً در آب‌های آزاد یا دریاها قرار دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- We decided to spend our vacation on an offshore island.
- تصمیم گرفتیم تعطیلات خود را در جزیره‌‌ای فراساحلی بگذرانیم.
- Explorers discovered a new offshore island last year.
- سال گذشته، کاوشگران جزیره‌ی دور از ساحل جدیدی را کشف کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offshore island

  1. noun a landmass that is situated away from the mainland and surrounded by water

ارجاع به لغت offshore island

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offshore island» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/offshore-island

لغات نزدیک offshore island

پیشنهاد بهبود معانی