فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Offshore Island

شکل جمع:

offshore islands

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

جزیره‌ی فراساحلی (جزیره‌ای که دور از سواحل اصلی واقع شده و عمدتاً در آب‌های آزاد یا دریاها قرار دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We decided to spend our vacation on an offshore island.

تصمیم گرفتیم تعطیلات خود را در جزیره‌‌ای فراساحلی بگذرانیم.

Explorers discovered a new offshore island last year.

سال گذشته، کاوشگران جزیره‌ی دور از ساحل جدیدی را کشف کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offshore island

  1. noun a landmass that is situated away from the mainland and surrounded by water

ارجاع به لغت offshore island

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offshore island» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offshore-island

لغات نزدیک offshore island

پیشنهاد بهبود معانی