گذشتهی ساده:
offshoredشکل سوم:
offshoredسومشخص مفرد:
offshoresوجه وصفی حال:
offshoringاز جانب ساحل، دور از ساحل، در دریا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The plane crashed a few miles offshore.
هواپیما چند مایل دور از ساحل سقوط کرد.
Fishermen prefer offshore waters for catching larger fish.
ماهیگیران آبهای دور از ساحل را برای صید ماهیهای بزرگتر ترجیح میدهند.
an offshore wind
باد دریا سوی
offshore oil platforms
سکوهای استخراج نفت در دریا
برونمرزی، خارج از کشور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scandal revealed several politicians with secret offshore accounts.
این رسوایی چندین سیاستمدار را با حسابهای مخفی برونمرزی فاش کرد.
Offshore companies are not illegal, but they can be used for tax evasion.
شرکتهای خارج از کشور غیرقانونی نیستند، اما ممکن است برای فرار مالیاتی استفاده شوند.
offshore investment
سرمایهگذاری خارج از کشور
to borrow money offshore
از بیرونمرز وام تهیهکردن
تأسیس کردن کسبوکار در خارج از کشور، منتقل کردن کسبوکار به خارج از کشور (بهدلیل هزینههای کمتر)
Offshoring can lead to job losses in the home country.
تأسیس کردن کسبوکار در خارج از کشور میتواند منجر به از دست رفتن مشاغل در کشور مبدأ شود.
Some companies offshore only their IT services to countries like India.
برخی شرکتها فقط خدمات فناوری اطلاعات خود را به کشورهایی مانند هند منتقل میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «offshore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offshore