آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Seaward

ˈsiːwərd ˈsiːwəd

معنی seaward

adjective adverb

به‌سوی دریا، اطراف دریا، رو به دریا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد seaward

  1. adjective (of winds) coming from the sea toward the land
    Synonyms:
    onshore inshore offshore shoreward fresh fresh from the sea over the sea over the ocean out to sea
  1. adverb in the direction of the sea
    Synonyms:
    seawards asea

ارجاع به لغت seaward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seaward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seaward

لغات نزدیک seaward

پیشنهاد بهبود معانی