امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Keyboard

ˈkiːbɔːrd ˈkiːbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    keyboarded
  • شکل سوم:

    keyboarded
  • سوم‌شخص مفرد:

    keyboards
  • وجه وصفی حال:

    keyboarding
  • شکل جمع:

    keyboards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
صفحه‌کلید، کیبورد (از اجزای کامپیوتر و روی ماشین تحریر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I spilled coffee on my keyboard.
- روی صفحه‌کلیدم قهوه ریختم.
- He uses a wireless keyboard.
- او از کیبورد بی‌سیم استفاده می‌کند.
noun countable
موسیقی صفحه‌ی شستی (در پیانو و دیگر سازهای شستی‌دار)
- The pianist's fingers danced across the keyboard.
- انگشتان پیانیست روی صفحه‌ی شستی می‌رقصیدند.
- The keyboard on the grand piano was made of ebony and ivory.
- صفحه‌ی شستی پیانوی بزرگ از آبنوس و عاج ساخته شده بود.
noun countable
موسیقی کیبورد (نوعی ساز الکترونیکی شبیه پیانو)
- The keyboard is my favorite instrument.
- کیبورد ساز محبوب من است.
- She played a beautiful melody on the keyboard.
- ملودی زیبایی روی کیبورد نواخت.
verb - intransitive verb - transitive
کامپیوتر با صفحه‌کلید وارد کردن (داده و متن و غیره) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده
- I need to keyboard the code into the programming software.
- باید کد را در نرم‌افزار برنامه‌نویسی با صفحه‌کلید وارد کنم.
- They keyboarded their usernames and passwords.
- آن‌ها نام کاربری و رمز عبور خود را با صفحه‌کلید وارد کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keyboard

  1. noun row of keys
    Synonyms:
    clavier console claviature manual blacks and whites the eighty-eight ivories piano

سوال‌های رایج keyboard

معنی keyboard به فارسی چی میشه؟

کیبورد (Keyboard) یکی از ابزارهای اساسی در ارتباط با کامپیوترها و دستگاه‌های دیجیتال است. این وسیله به کاربران این امکان را می‌دهد که داده‌ها را وارد کنند، دستورات را اجرا کنند و با نرم‌افزارها تعامل داشته باشند. کیبوردها به صورت کلی به دو نوع اصلی تقسیم می‌شوند: کیبوردهای مکانیکی و کیبوردهای غشایی.

ساختار و طراحی کیبورد

کیبوردها معمولاً از تعدادی کلید تشکیل شده‌اند که هر کدام وظیفه خاصی دارند. کلیدهای اصلی شامل حروف، اعداد و علامت‌ها هستند. علاوه بر این، کلیدهای عملکردی مانند F1 تا F12، کلیدهای ناوبری مانند کلیدهای جهت‌دار و کلیدهای ویژه مانند کلیدهای Ctrl و Alt نیز وجود دارند. طراحی کیبوردها معمولاً به گونه‌ای است که کاربر بتواند به راحتی و با سرعت بیشتری تایپ کند.

تاریخچه کیبورد

کیبوردها ریشه در ماشین‌های تایپ دارند که در اوایل قرن بیستم مورد استفاده قرار می‌گرفتند. با پیشرفت تکنولوژی، کیبوردهای الکترونیکی به وجود آمدند که قابلیت‌های بیشتری را ارائه می‌دادند. امروزه، کیبوردها به شکل‌های مختلفی از جمله بی‌سیم و ارگونومیک طراحی می‌شوند تا راحتی و کارایی بیشتری را برای کاربران فراهم کنند.

نکات جالب درباره کیبورد

1. چیدمان QWERTY: بیشتر کیبوردها به چیدمان QWERTY طراحی شده‌اند که نام آن از اولین شش حرف در ردیف بالایی حروف است. این چیدمان به گونه‌ای طراحی شده که سرعت تایپ را افزایش دهد و از گیر کردن کلیدها در ماشین‌های تایپ اولیه جلوگیری کند.

2. کیبوردهای مکانیکی: این نوع کیبوردها از سوئیچ‌های مکانیکی برای هر کلید استفاده می‌کنند که تجربه تایپ کردن را بسیار لذت‌بخش‌تر می‌کند. این کیبوردها معمولاً برای گیمرها و نویسندگان حرفه‌ای محبوب هستند.

3. کیبوردهای ارگونومیک: این کیبوردها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که فشار کمتری به مچ دست و انگشتان وارد کنند. این نوع کیبوردها برای افرادی که ساعت‌های طولانی را به تایپ می‌پردازند، بسیار مفید هستند.

4. کیبوردهای دوزبانه: بسیاری از کیبوردها به کاربران این امکان را می‌دهند که به راحتی بین زبان‌ها جابجا شوند. این قابلیت به ویژه برای افرادی که به دو یا چند زبان تسلط دارند، بسیار مفید است.

5. کیبوردهای لمسی: با پیشرفت تکنولوژی، کیبوردهای لمسی نیز به بازار آمده‌اند. این کیبوردها معمولاً در دستگاه‌هایی مانند تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمند استفاده می‌شوند و به کاربران این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به کلیدهای فیزیکی، تایپ کنند.

ارجاع به لغت keyboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keyboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keyboard

لغات نزدیک keyboard

پیشنهاد بهبود معانی