گذشتهی ساده:
consoledشکل سوم:
consoledسومشخص مفرد:
consolesوجه وصفی حال:
consolingشکل جمع:
consolesتسلی دادن، دلداری دادن، آرام کردن، همدردی کردن
I tried to console the bereaved mother.
سعی کردم مادر داغدیده را تسلی بدهم.
His sister’s kind words consoled him a little.
سخنان مهربانانهی خواهرش کمی او را آرام کرد.
صفحهی کنترل، کنسول، میز کنترل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Each console in the control room is connected to a different part of the plant.
هر کنسول در اتاق کنترل به بخش متفاوتی از کارخانه متصل است.
The new car features a touchscreen console between the seats.
خودروی جدید دارای صفحهی کنترل لمسی بین صندلیهاست.
کنسول بازی
همچنین میتوان از gaming console و game console استفاده کرد.
Many popular games are exclusive to a specific console.
بسیاری از بازیهای محبوب، مخصوص کنسول خاصی هستند.
This console offers better graphics and faster loading times than its competitors.
این کنسول، گرافیک بهتر و زمان بارگذاری سریعتری نسبت به رقبایش دارد.
میز کنسول (گاهی به دیوار وصل شده است)
همچنین میتوان از console table استفاده کرد.
A console table can make your entryway look elegant and organized.
میز کنسول میتواند ورودی خانهتان را شیک و منظم جلوه دهد.
She placed a vase on the console in the living room.
او گلدان را روی میز کنسول در اتاق نشیمن گذاشت.
دل خوش کردن، خود را تسلی دادن، آرام کردن خود
گذشتهی ساده console در زبان انگلیسی consoled است.
شکل سوم console در زبان انگلیسی consoled است.
شکل جمع console در زبان انگلیسی consoles است.
وجه وصفی حال console در زبان انگلیسی consoling است.
سومشخص مفرد console در زبان انگلیسی consoles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «console» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/console