آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Console

kənˈsoʊl ˈkɑːnsoʊl kənˈsəʊl ˈkɒnsəʊl

گذشته‌ی ساده:

consoled

شکل سوم:

consoled

سوم‌شخص مفرد:

consoles

وجه وصفی حال:

consoling

شکل جمع:

consoles

معنی console | جمله با console

verb - transitive

تسلی دادن، دلداری دادن، آرام کردن

I tried to console the bereaved mother.

سعی کردم مادر داغ‌دیده را تسلی بدهم.

noun

(تاقچه و غیره) پایه‌ی بازویی، پایه‌ی سه‌گوش، گونیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun

(اُرگ) میز، پیشخوان

noun

(رادیو، تلویزیون و غیره) جعبه، کنسول

noun

(برق، فنی) میز فرمان، پیشانه

noun

(معماری) پایه‌ی گچبری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد console

سوال‌های رایج console

گذشته‌ی ساده console چی میشه؟

گذشته‌ی ساده console در زبان انگلیسی consoled است.

شکل سوم console چی میشه؟

شکل سوم console در زبان انگلیسی consoled است.

شکل جمع console چی میشه؟

شکل جمع console در زبان انگلیسی consoles است.

وجه وصفی حال console چی میشه؟

وجه وصفی حال console در زبان انگلیسی consoling است.

سوم‌شخص مفرد console چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد console در زبان انگلیسی consoles است.

ارجاع به لغت console

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «console» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/console

لغات نزدیک console

پیشنهاد بهبود معانی