گذشتهی ساده:
tranquilizedشکل سوم:
tranquilizedسومشخص مفرد:
tranquilizesوجه وصفی حال:
tranquilizingهمچنین tranquillize نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار tranquilize رایج است.
حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی tranquillise است.
آرام کردن، تسکین دادن (انسان یا حیوان بهویژه با دارو)
The dentist tranquilized the patient before extracting the wisdom tooth.
دندانپزشک پیش از کشیدن دندان عقل، بیمار را آرام کرد.
The psychiatrist prescribed medication to tranquillise the patient's severe anxiety.
روانپزشک بهمنظور آرام کردن اضطراب شدید بیمار دارو تجویز کرد.
تسکین یافتن، آرام شدن (انسان یا حیوان بهویژه با دارو)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Listening to classical music helps me tranquilize after a stressful day.
گوش دادن به موسیقی کلاسیک به من کمک میکند پس از یک روز پراسترس، آرام شوم.
Spending time in nature always helps me tranquillize.
گذراندن وقت در طبیعت همیشه به من کمک میکند تسکین یابم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tranquilize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tranquilize