گذشتهی ساده:
cheeredشکل سوم:
cheeredسومشخص مفرد:
cheersوجه وصفی حال:
cheeringشکل جمع:
cheersخوشی، فریاد و هلهلهی آفرین، هورا، دلخوشی دادن، تشویق کردن، هلهله کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After our defeat in the game, we tried to cheer each other up.
پس از شکست در مسابقه کوشیدیم یکدیگر را شاد کنیم.
Cheer up, the world isn't coming to an end!
شاد باش (مغموم نباش) دنیا که تمام نشده!
The audience cheered the singer.
تماشاچیان برای خواننده هورا کشیدند.
He raised his cup and said "cheers!"
او گیلاس خود را بلند کرد و گفت: «به سلامتی!»
(با هورا و شادباش) گفتن، تشویق کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cheer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cheer