۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Congested

kənˈdʒestɪd kənˈdʒestɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شلوغ، پرازدحام

The old bazaar was congested with shoppers.

بازار قدیمی پُر از جمعیت خریداران بود.

The network is congested due to high demand.

شبکه به‌دلیل تقاضای بالا دچار ازدحام شده است.

adjective

راهنمایی و رانندگی پرترافیک، شلوغ، راه‌بندان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The town center is often congested during holidays.

مرکز شهر در تعطیلات اغلب پُر از ترافیک است.

Congested roads can double your travel time.

جاده‌های شلوغ می‌توانند زمان سفرتان را دو برابر کنند.

adjective

گرفته (بینی)

When you’re congested, it’s best to rest and stay hydrated.

وقتی بینی‌ات گرفته‌ست، بهتره استراحت کنی و مایعات بنوشی.

Nasal sprays can help relieve a congested nose.

اسپری‌های بینی می‌توانند گرفتگی بینی را برطرف کنند.

adjective

پزشکی گرفته، پر از خون، پر از مایع

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

In cases of liver disease, the organ may become congested with blood.

در بیماری‌های کبدی، این اندام ممکن است از خون پر شود.

Congested organs can be a sign of heart failure.

اندام‌های دچار گرفتگی می‌توانند نشانه‌ای از نارسایی قلبی باشند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد congested

  1. verb become or cause to become obstructed
    Synonyms:
    blocked closed filled stopped choked clogged fouled corked
  1. adjective filled
    Synonyms:
    stuffed overcrowded
  1. adjective blocked, clogged
    Synonyms:
    clogged crowded packed plugged gridlocked engorged
    Antonyms:
    open free clear unblocked uncrowded unclogged uncongested

سوال‌های رایج congested

وجه وصفی حال congested چی میشه؟

وجه وصفی حال congested در زبان انگلیسی congesting است.

سوم‌شخص مفرد congested چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد congested در زبان انگلیسی congests است.

ارجاع به لغت congested

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «congested» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/congested

لغات نزدیک congested

پیشنهاد بهبود معانی