فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overcrowded

ˌoʊvərˈkrɑʊdɪd ˌəʊvəˈkraʊdɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

پُرازدحام، شلوغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

overcrowded cities

شهرهای پُرازدحام

overcrowded prisons

زندان‌های شلوغ

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcrowded

  1. adjective filled
    Synonyms:
    overpopulated congested overbuilt

لغات هم‌خانواده overcrowded

ارجاع به لغت overcrowded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcrowded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overcrowded

لغات نزدیک overcrowded

پیشنهاد بهبود معانی