گذشتهی ساده:
crowdedشکل سوم:
crowdedسومشخص مفرد:
crowdsوجه وصفی حال:
crowdingشکل جمع:
crowdsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(با فشار یا ازدحام کسی را) بیرون راندن
crowds of (or a whole crowd of)
شمار بسیار، مردم زیاد
(کشتی بادبانی) شمار زیادی بادبان افراشتن (برای زیاد کردن سرعت)
(عامیانه) مزاحم نشو (ما دو نفر میخواهیم تنها باشیم)، سه نفری نمیشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crowd» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crowd