آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ مهر ۱۴۰۴

    Bundle

    ˈbʌndl ˈbʌndl

    گذشته‌ی ساده:

    bundled

    شکل سوم:

    bundled

    سوم‌شخص مفرد:

    bundles

    وجه وصفی حال:

    bundling

    شکل جمع:

    bundles

    معنی bundle | جمله با bundle

    noun countable C2

    بسته، مجموعه، دسته، بقچه

    Pari sorted the underpants and socks into neat bundles.

    پری زیرشلواری‌ها و جوراب‌ها را به‌طور منظم دسته‌دسته کرد.

    He wrapped his clothes in a bundle.

    او لباس‌های خود را در بقچه پیچید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a bundle of five-dollar notes

    یک دسته اسکناس پنج دلاری

    a bundle of books

    یک بسته کتاب

    a bundle of logs

    یک پشته هیزم

    noun countable informal

    پول هنگفت، مقدار زیادی پول، ثروت زیاد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    He went to Alaska and made a bundle.

    به آلاسکا رفت و پول هنگفتی به‌دست آورد.

    Investors lost a bundle when the market crashed.

    سرمایه‌گذاران هنگام سقوط بازار، پول زیادی از دست دادند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    My grandson, Ramin, is a bundle of joy.

    نوه‌ی من، رامین، یک دنیا شادی است.

    verb - intransitive verb - transitive

    انداختن، چپاندن، هل دادن، فرو کردن، قرار دادن (با عجله و به‌زور)

    He bundled the papers into his bag and ran out.

    او کاغذها را با عجله در کیفش چپاند و بیرون دوید.

    The police bundled the suspect into the van.

    پلیس، مظنون را به‌زور داخل ون فرو کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    This machine presses and bundles the hay.

    این دستگاه کاه را فشرده و عدل‌بندی می‌کند.

    They bundled away the pregnant servant to her village.

    کلفت آبستن را فورا به ده خود فرستادند.

    She bundled up her sewing things and put them away.

    لوازم دوزندگی خود را بسته‌بندی کرد و کنار گذاشت.

    verb - transitive

    همراه کردن، عرضه کردن همراه با چیزی، ارائه کردن با چیزی

    The printer is bundled with several useful applications.

    چاپگر با چند برنامه‌ی کاربردی مفید ارائه شده است.

    Some internet packages are bundled with free streaming services.

    برخی از بسته‌های اینترنت همراه با خدمات پخش رایگان عرضه می‌شوند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bundle

    1. noun accumulation, package of something
      Synonyms:
      group collection lot bunch pile stack heap mass pack package parcel set quantity assortment batch cluster packet box bag roll wad array carton crate bale pallet clump
    1. verb accumulate, package
      Synonyms:
      wrap tie pack fasten bind clothe bale truss palletize
      Antonyms:
      separate divide scatter spread disperse let go

    Phrasal verbs

    bundle off

    با عجله راهی کردن، بی‌مقدمه فرستادن

    bundle up

    جامه گرم پوشیدن، زیاد لباس پوشیدن

    بسته‌بندی کردن، بستن و کنار گذاشتن

    Idioms

    a bundle of joy (or fun)

    یک دنیا شادی (یا خوشی)، خیلی شاد (یا خوش)

    a bundle of nerves

    خیلی عصبی

    not go a bundle on something

    (انگلیس - عامیانه) دوست نداشتن

    سوال‌های رایج bundle

    گذشته‌ی ساده bundle چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bundle در زبان انگلیسی bundled است.

    شکل سوم bundle چی میشه؟

    شکل سوم bundle در زبان انگلیسی bundled است.

    شکل جمع bundle چی میشه؟

    شکل جمع bundle در زبان انگلیسی bundles است.

    وجه وصفی حال bundle چی میشه؟

    وجه وصفی حال bundle در زبان انگلیسی bundling است.

    سوم‌شخص مفرد bundle چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bundle در زبان انگلیسی bundles است.

    ارجاع به لغت bundle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bundle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bundle

    لغات نزدیک bundle

    • - Bundesliga
    • - bundestag
    • - bundle
    • - bundle off
    • - bundle up
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.