گذشتهی ساده:
bundledشکل سوم:
bundledسومشخص مفرد:
bundlesوجه وصفی حال:
bundlingشکل جمع:
bundlesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با عجله راهی کردن، بیمقدمه فرستادن
جامه گرم پوشیدن، زیاد لباس پوشیدن
بستهبندی کردن، بستن و کنار گذاشتن
یک دنیا شادی (یا خوشی)، خیلی شاد (یا خوش)
خیلی عصبی
(انگلیس - عامیانه) دوست نداشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bundle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bundle