آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bundle

ˈbʌndl ˈbʌndl

گذشته‌ی ساده:

bundled

شکل سوم:

bundled

سوم‌شخص مفرد:

bundles

وجه وصفی حال:

bundling

شکل جمع:

bundles

معنی bundle | جمله با bundle

noun countable C2

بسته، مجموعه، دسته، بقچه

Pari sorted the underpants and socks into neat bundles.

پری زیرشلواری‌ها و جوراب‌ها را به‌طور منظم دسته‌دسته کرد.

He wrapped his clothes in a bundle.

او لباس‌های خود را در بقچه پیچید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a bundle of five-dollar notes

یک دسته اسکناس پنج دلاری

a bundle of books

یک بسته کتاب

a bundle of logs

یک پشته هیزم

noun countable informal

پول هنگفت، مقدار زیادی پول، ثروت زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He went to Alaska and made a bundle.

به آلاسکا رفت و پول هنگفتی به‌دست آورد.

Investors lost a bundle when the market crashed.

سرمایه‌گذاران هنگام سقوط بازار، پول زیادی از دست دادند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

My grandson, Ramin, is a bundle of joy.

نوه‌ی من، رامین، یک دنیا شادی است.

verb - intransitive verb - transitive

انداختن، چپاندن، هل دادن، فرو کردن، قرار دادن (با عجله و به‌زور)

He bundled the papers into his bag and ran out.

او کاغذها را با عجله در کیفش چپاند و بیرون دوید.

The police bundled the suspect into the van.

پلیس، مظنون را به‌زور داخل ون فرو کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This machine presses and bundles the hay.

این دستگاه کاه را فشرده و عدل‌بندی می‌کند.

They bundled away the pregnant servant to her village.

کلفت آبستن را فورا به ده خود فرستادند.

She bundled up her sewing things and put them away.

لوازم دوزندگی خود را بسته‌بندی کرد و کنار گذاشت.

verb - transitive

همراه کردن، عرضه کردن همراه با چیزی، ارائه کردن با چیزی

The printer is bundled with several useful applications.

چاپگر با چند برنامه‌ی کاربردی مفید ارائه شده است.

Some internet packages are bundled with free streaming services.

برخی از بسته‌های اینترنت همراه با خدمات پخش رایگان عرضه می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bundle

  1. verb accumulate, package

Phrasal verbs

bundle off

با عجله راهی کردن، بی‌مقدمه فرستادن

bundle up

جامه گرم پوشیدن، زیاد لباس پوشیدن

بسته‌بندی کردن، بستن و کنار گذاشتن

Idioms

a bundle of joy (or fun)

یک دنیا شادی (یا خوشی)، خیلی شاد (یا خوش)

a bundle of nerves

خیلی عصبی

not go a bundle on something

(انگلیس - عامیانه) دوست نداشتن

سوال‌های رایج bundle

گذشته‌ی ساده bundle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bundle در زبان انگلیسی bundled است.

شکل سوم bundle چی میشه؟

شکل سوم bundle در زبان انگلیسی bundled است.

شکل جمع bundle چی میشه؟

شکل جمع bundle در زبان انگلیسی bundles است.

وجه وصفی حال bundle چی میشه؟

وجه وصفی حال bundle در زبان انگلیسی bundling است.

سوم‌شخص مفرد bundle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bundle در زبان انگلیسی bundles است.

ارجاع به لغت bundle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bundle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bundle

لغات نزدیک bundle

پیشنهاد بهبود معانی