دیوانهوار، با شوروهیجان زیاد، با تمام وجود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He danced madly at the party and had everyone laughing.
او در مهمانی با تمام وجود رقصید و همه را به خنده انداخت.
The fans were waving their flags madly in the stands.
هواداران در سکوها با شوروهیجان زیادی پرچمهایشان را تکان میدادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «madly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/madly