صفت تفضیلی:
more violentlyصفت عالی:
most violently(فیزیکی یا غیرفیزیکی) بهطور خشونتآمیز، توأم با خشونت
He claimed to have been violently treated while in detention.
او ادعا کرد که در زمان بازداشت بهطور خشونتآمیز با او رفتار شده است.
She shook her head violently.
توأم با خشونت و بهطور خشونتآمیز سرش را تکان داد.
The crowd reacted violently.
جمعیت بهطور خشونتآمیز واکنش نشان داد.
بهشدت، شدیداً، بهطور بسیار شدید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was violently sick.
او بهشدت بیمار بود.
They are violently opposed to the idea.
آنها با این ایده شدیداً مخالف هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «violently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/violently