امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Urgently

ˈɜːrdʒntli ˈɜːdʒntli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more urgently
  • صفت عالی:

    most urgently

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
با فوریت، فوراً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- We need to urgently address the issue of climate change.
- ما باید با فوریت به موضوع تغییرات آب‌وهوایی بپردازیم.
- Please call me urgently.
- لطفا فوراً با من تماس بگیرید.
adverb formal
با اصرار، مصرانه، با ابرام
- He urgently asked for help when he realized he was lost in the woods.
- وقتی متوجه شد که در جنگل گم شده است، با اصرار درخواست کمک کرد.
- I urgently need your help.
- مصرانه به کمک شما نیاز دارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد urgently

  1. adjective Critically
    Synonyms: pressingly, instantly, imperatively, necessarily, indispensably, momently, requisitely, essentially, primarily, crucially, capitally, exigently
  2. adjective Insistently
    Synonyms: compellingly, persuasively, imperiously, solemnly, gravely, weightily, impressively, earnestly, importunately, clamorously, hastily, breathlessly, precipitately, frantically, impetuously, convincingly, beseechingly, seductively, commandingly, imploringly, eagerly, anxious, zealously, movingly, emotionally, excitedly, impulsively, vigorously, irresistibly, enthusiastically, overpoweringly, masterfully, magisterially, compulsively
  3. adverb With great urgency
    Synonyms: desperately

لغات هم‌خانواده urgently

ارجاع به لغت urgently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urgently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urgently

لغات نزدیک urgently

پیشنهاد بهبود معانی