فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Impetuously

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(بدون در نظر گرفتن عواقب) به‌طور شتاب‌زده، از روی شتاب‌زدگی، عجولانه، (عامیانه) هول‌هولکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He impetuously fell in love.

به‌طور شتاب‌زده عاشق شد.

They impetuously married after only five weeks.

آن‌ها تنها پس از پنج هفته به‌طور هول‌هولکی ازدواج کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impetuously

  1. adverb hastily
    Synonyms:
    carelessly thoughtlessly heedlessly foolishly rashly impulsively

ارجاع به لغت impetuously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impetuously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impetuously

لغات نزدیک impetuously

پیشنهاد بهبود معانی