صفت تفضیلی:
more carelesslyصفت عالی:
most carelesslyبا بیدقتی، از روی بیمبالاتی، از روی اهمالکاری، بهطور سرسری، غفلتکارانه، از روی بیاحتیاطی، سهلانگارانه، با بیتفاوتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The policeman riffled carelessly through her clothes.
پلیس لباسهای او را بهطور سرسری، زیرورو کرد.
Bill was often called down by his teacher for doing homework carelessly.
بیل اغلب به دلیل انجام دادن تکالیفش با بیدقتی، از سوی معلمش سرزنش میشد.
Akbar dresses carelessly.
اکبر با شلختگی لباس میپوشد.
a carelessly made table
میز بد ساخت (سرهمبندیشده)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carelessly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carelessly