فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rashly

ˈræʃli ˈræʃli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

با بی‌ملاحظگی، با بی‌توجهی، با بی‌پروایی، با بی‌احتیاطی، با بی‌فکری، با شتاب‌زدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He rashly accepted the challenge without knowing the risks involved.

او با بی‌ملاحظگی چالش را پذیرفت؛ بدون اینکه از خطرات موجود آگاه باشد.

Rashly, he chose to drive in the stormy weather despite the warnings.

علی‌رغم هشدارها، او با بی‌پروایی تصمیم گرفت که در آب‌وهوای طوفانی رانندگی کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rashly

  1. adverb in a way that is reckless, hasty, or without careful consideration of the consequences

لغات هم‌خانواده rashly

  • adverb
    rashly

ارجاع به لغت rashly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rashly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rashly

لغات نزدیک rashly

پیشنهاد بهبود معانی