فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rashness

ˈræʃnəs ˈræʃnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بی‌ملاحظگی، بی‌توجهی، بی‌پروایی، بی‌احتیاطی، بی‌فکری، شتاب‌زدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She regretted her rashness immediately after speaking.
- او بلافاصله پس‌از صحبت کردن از بی‌ملاحظگی خود پشیمان شد.
- He acknowledged that his rashness had put the team at risk.
- او اذعان کرد که بی‌احتیاطی‌اش تیم را در معرض خطر قرار داده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rashness

  1. noun the quality of acting or making decisions in a way that is reckless, hasty, or without careful thought, often leading to undesirable consequences
    Synonyms:
    haste hastiness hurriedness precipitance precipitancy precipitateness precipitation rush

لغات هم‌خانواده rashness

  • noun
    rashness

ارجاع به لغت rashness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rashness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rashness

لغات نزدیک rashness

پیشنهاد بهبود معانی