شتابزدگی، عجله، دستپاچگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His hurriedness only added to the tension in the room.
عجلهی او فقط بر تنش اتاق میافزود.
She felt overwhelmed by the hurriedness of modern life.
او از شتابزدگی زندگی مدرن غرق شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hurriedness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hurriedness