فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hurriedness

ˈhɜr.id.nəs ˈhʌr.id.nəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شتاب‌زدگی، عجله، دست‌پاچگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His hurriedness only added to the tension in the room.

عجله‌ی او فقط بر تنش اتاق می‌افزود.

She felt overwhelmed by the hurriedness of modern life.

او از شتاب‌زدگی زندگی مدرن غرق شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hurriedness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hurriedness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hurriedness

لغات نزدیک hurriedness

پیشنهاد بهبود معانی