فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rasher

ˈræʃər ˈræʃə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

غذا و آشپزی لایه‌ (بیکن و ژامبون)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I love to start my day with a rasher of crispy bacon.

دوست دارم روزم را با یک لایه بیکن ترد شروع کنم.

The chef cooked up a delicious rasher of bacon for breakfast.

سرآشپز برای صبحانه یک لایه بیکن خوشمزه درست کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rasher

  1. noun a portion
    Synonyms:
    portion piece slice
  1. noun A commercially important fish of the Pacific coast of North America
    Synonyms:
    Sebastodes miniatus vermillion rockfish

ارجاع به لغت rasher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rasher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rasher

لغات نزدیک rasher

پیشنهاد بهبود معانی