گذشتهی ساده:
slicedشکل سوم:
slicedسومشخص مفرد:
slicesوجه وصفی حال:
slicingشکل جمع:
slicesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
کلمه "slice" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که بسته به زمینه استفاده، میتواند به معانی مختلفی اشاره کند. در اینجا به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب مربوط به این واژه میپردازیم.
معنی لغوی
اصطلاح "slice" به معنای برش یا قطعهای از چیزی است. این واژه معمولاً به عمل تقسیم کردن یک جسم به دو یا چند قسمت اشاره دارد. به عنوان مثال، برش یک کیک به چند قطعه یا برش یک میوه.
کاربرد در آشپزی
در آشپزی، "slice" به معنای برش دادن مواد غذایی است. به عنوان مثال، میتوانید بگویید: "من سیب را به قطعات نازک برش میزنم." در این زمینه، "slice" به تکنیک خاصی اشاره دارد که برای تهیه غذاهای مختلف استفاده میشود.
کاربرد در فناوری اطلاعات
در دنیای فناوری اطلاعات، "slice" به معنای تقسیمبندی دادهها یا منابع است. به عنوان مثال، در برنامهنویسی و مدیریت پایگاههای داده، "slice" میتواند به معنای ایجاد یک زیرمجموعه از دادهها باشد که برای تجزیه و تحلیل یا پردازش بیشتر استفاده میشود.
کاربرد در ورزش
در ورزش، به ویژه در تنیس و گلف، "slice" به نوعی ضربه زدن اشاره دارد که باعث میشود توپ با زاویهای خاص بچرخد و به سمت چپ یا راست منحرف شود. این نوع ضربه معمولاً برای ایجاد دشواری برای حریف استفاده میشود.
نکات جالب
- تاریخچه واژه: واژه "slice" از زبان انگلیسی قدیم به معنای "برش" یا "قسمت" آمده است و در طول زمان به معنایهای مختلفی گسترش یافته است.
- استفاده مجازی: در زبان محاورهای، "slice of life" به معنای یک نمای کلی از زندگی روزمره است و معمولاً در ادبیات و سینما برای توصیف لحظات عادی و واقعی استفاده میشود.
- عناصر فرهنگی: در برخی فرهنگها، برشهای خاصی از غذاها مانند پیتزا یا سوشی به عنوان نمادهایی از مهمانی و دورهمیها شناخته میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slice