آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Allowance

əˈlaʊəns əˈlaʊəns

شکل جمع:

allowances

معنی allowance | جمله با allowance

noun countable C1

مستمری، مدد معاش، خرجی، پول توجیبی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Each month my father gave us an allowance of ten tomans.

پدرم هر ماه ده تومان پول توجیبی به ما می‌داد.

my weekly allowance is 50 dollars.

پول توجیبی هفتگی من 50 دلار است.

noun countable

تخفیف، کاستن، کاهش، کسر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The dealer gave us an allowance on our old car.

فروشنده با گرفتن اتومبیل قدیمی ما تخفیفی در خرید ماشین داد.

noun uncountable

پذیرش

the allowance of an insurance claim

پذیرفتن مبلغ خسارت بیمه

A teaching method that makes full allowance for individual differences.

روش تدریس که ویژگی‌های فردی را به حساب می‌آورد.

verb - transitive

جیره دادن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد allowance

Collocations

to make allowance(s)

به حساب آوردن، منظور کردن

to make allowance(s) for

1- بخشودن، معاف کردن 2- به حساب آوردن، در نظر گرفتن، پیش‌بینی کردن

سوال‌های رایج allowance

شکل جمع allowance چی میشه؟

شکل جمع allowance در زبان انگلیسی allowances است.

ارجاع به لغت allowance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «allowance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/allowance

لغات نزدیک allowance

پیشنهاد بهبود معانی