بهطور مجاز، بهطور جایز، بهشکل قابل قبول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was allowably excused from the test because of illness.
او بهشکل قابل قبول بهدلیل بیماری از آزمایش معاف شد.
The project deadlines were allowably extended due to the circumstances.
مهلت پروژه بهدلیل شرایط بهطور مجازی تمدید شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «allowably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/allowably