آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Satisfactorily

ˌsæt̬ɪsˈfæktərli ˌsætɪsˈfæktrli

معنی satisfactorily | جمله با satisfactorily

adverb

به‌طور راضی‌کننده، به‌طور خرسندکننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The work had been done satisfactorily.

کار به‎طور راضی‌کننده انجام شده بود.

I'm sure these problems can be satisfactorily resolved.

مطمئن هستم که این مشکلات می‌توانند به‌طور خرسندکننده حل شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد satisfactorily

  1. adjective in a satisfactory manner
    Synonyms:
  1. adjective productive of satisfactory results
  1. adverb in a satisfactory manner
    Antonyms:
    unsatisfactorily

لغات هم‌خانواده satisfactorily

سوال‌های رایج satisfactorily

معنی satisfactorily به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «satisfactorily» در زبان فارسی به معنی «به‌طور رضایت‌بخش»، «به‌طور راضی‌کننده» یا «به‌طور خرسندکننده» ترجمه می‌شود.

این واژه برای توصیف نحوه‌ی انجام یک کار، تکمیل یک وظیفه یا نتیجه‌ای به کار می‌رود که انتظارات یا معیارهای مشخص را برآورده می‌سازد. به عبارت دیگر، وقتی گفته می‌شود کاری satisfactorily انجام شده است، منظور این است که حداقل استانداردهای مطلوب رعایت شده‌اند و نتیجه مورد قبول است.

از دیدگاه دستوری، satisfactorily قید است و معمولاً برای توضیح فعل به کار می‌رود تا کیفیت انجام کار را مشخص کند. به عنوان مثال، جمله‌ی She completed the assignment satisfactorily به این معناست که «او تکلیف خود را به شکلی قابل قبول و رضایت‌بخش انجام داد». این استفاده نشان می‌دهد که عملکرد فرد با استانداردهای لازم همخوانی دارد و هیچ نقص قابل توجهی وجود ندارد.

در محیط‌های آموزشی و حرفه‌ای، کاربرد satisfactorily اهمیت ویژه‌ای دارد. ارزیابی‌ها و گزارش‌ها اغلب به کیفیت انجام کار اشاره می‌کنند و مشخص می‌کنند که آیا عملکرد فرد حداقل سطح مورد انتظار را برآورده کرده است یا خیر. برای مثال، در امتحانات یا پروژه‌ها، یک نتیجه‌ی satisfactorily نشان‌دهنده‌ی موفقیت نسبی و رعایت اصول اساسی است، حتی اگر کامل‌ترین عملکرد نباشد. این قید به شفاف‌سازی و استانداردسازی نتایج کمک می‌کند.

در زندگی روزمره، استفاده از satisfactorily برای بیان رضایت معقول و قابل قبول از شرایط یا عملکردها متداول است. مثلاً وقتی کسی می‌گوید The repairs were done satisfactorily یعنی «تعمیرات به شکلی رضایت‌بخش انجام شد» و بیانگر این است که کار مورد نظر بدون مشکل جدی و با کیفیت مناسب انجام شده است. این کاربرد به افراد و مخاطبان امکان می‌دهد تا سطح کیفیت را به‌صورت دقیق و قابل فهم بیان کنند.

satisfactorily مفهومی است که علاوه بر بیان کیفیت انجام کار، نشان‌دهنده‌ی ارزیابی منطقی و منصفانه از نتایج است. این واژه در متون علمی، آموزشی، حرفه‌ای و حتی روزمره نقش مهمی دارد، زیرا مشخص می‌کند که عملکرد یا نتیجه تا چه حد با معیارها و انتظارات تطابق دارد. استفاده از این واژه، بیانگر دقت، انصاف و توجه به جزئیات در ارزیابی و گزارش‌دهی است.

ارجاع به لغت satisfactorily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satisfactorily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/satisfactorily

لغات نزدیک satisfactorily

پیشنهاد بهبود معانی