با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Satisfying

ˈsæt̬ɪsfaɪɪŋ ˈsætəsfaɪ-ɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    satisfied
  • شکل سوم:

    satisfied
  • سوم‌شخص مفرد:

    satisfies
  • صفت تفضیلی:

    more satisfying
  • صفت عالی:

    most satisfying

معنی

adjective
رضایت‌بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد satisfying

  1. adjective fulfilling
    Synonyms: delightful, enjoyable, favorable, gratifying, hitting the spot, pleasant, pleasing, pleasurable, refreshing, rewarding, satiating, satisfactory, savory, sweet

لغات هم‌خانواده satisfying

ارجاع به لغت satisfying

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satisfying» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/satisfying

لغات نزدیک satisfying

پیشنهاد بهبود معانی