امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pleasant

ˈpleznt ˈpleznt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    pleasanter
  • صفت عالی:

    pleasantest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
خوشایند، دلپذیر، خرم، مطبوع، پسندیده، خوش مشرب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a pleasant cup of tea
- یک فنجان چای مطبوع
- a pleasant conversation
- صحبت دلپذیر
- a pleasant garden
- باغ باصفا
- pleasant weather
- آب‌وهوای مطبوع
- a pleasant dream
- خواب خوش
- a pleasant smile
- لبخند دلپذیر
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pleasant

  1. adjective acceptable; friendly
    Synonyms:
    affable agreeable amiable amusing bland charming cheerful civil civilized congenial convivial cool copacetic cordial delectable delightful diplomatic enchanting engaging enjoyable fine fine and dandy fun genial good-humored gracious gratifying homey jolly jovial kindly likable lovely mild mild-mannered nice obliging pleasing pleasurable polite refreshing satisfying social soft sweet sympathetic urbane welcome
    Antonyms:
    bothersome disagreeable hateful nasty troubling unacceptable unfriendly unhappy unpleasant worrisome

لغات هم‌خانواده pleasant

ارجاع به لغت pleasant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pleasant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pleasant

لغات نزدیک pleasant

پیشنهاد بهبود معانی