۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Obliging

əˈblaɪdʒɪŋ əˈblaɪdʒɪŋ

گذشته‌ی ساده:

obliged

شکل سوم:

obliged

سوم‌شخص مفرد:

obliges

صفت تفضیلی:

more obliging

صفت عالی:

most obliging

معنی

adjective

آماده خدمت، حاضر خدمات، مهربان، اجباری، الزامی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد obliging

  1. adjective friendly, helpful
    Synonyms:
    kind amiable agreeable helpful polite cooperative hospitable cheerful easygoing good-natured courteous willing considerate accommodating complaisant civil eager to please easy good-humored mild lenient
    Antonyms:
    unfriendly mean inconsiderate unhelpful uncooperative disobliging

سوال‌های رایج obliging

گذشته‌ی ساده obliging چی میشه؟

گذشته‌ی ساده obliging در زبان انگلیسی obliged است.

شکل سوم obliging چی میشه؟

شکل سوم obliging در زبان انگلیسی obliged است.

سوم‌شخص مفرد obliging چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد obliging در زبان انگلیسی obliges است.

صفت تفضیلی obliging چی میشه؟

صفت تفضیلی obliging در زبان انگلیسی more obliging است.

صفت عالی obliging چی میشه؟

صفت عالی obliging در زبان انگلیسی most obliging است.

ارجاع به لغت obliging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «obliging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obliging

لغات نزدیک obliging

پیشنهاد بهبود معانی