آسانگیر، آسانگذار، بیقید، راحتطلب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An easygoing man who is rarely stirred to anger.
مرد آرامی که کمتر به خشم میآید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «easygoing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/easygoing