فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Agitated

ˈædʒɪteɪtɪd ˈædʒɪteɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

agitates

وجه وصفی حال:

agitating

معنی

adjective

مضطرب، هیجان‌زده، سراسیمه، آشفته، پریشان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agitated

  1. adjective disturbed
    Synonyms:
    upset excited moved aroused flustered

ارجاع به لغت agitated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agitated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/agitated

لغات نزدیک agitated

پیشنهاد بهبود معانی