آشفتگی، اضطراب، تشویش، سراسیمگی، تهییج، انگیزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
in agitation and helplessness
در پریشانحالی و درماندگی
Ali looked at his watch in agitation.
علی با سراسیمگی به ساعتش نگاه کرد.
بلوا، آشوب، تحریک عمومی، جار و جنجال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «agitation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/agitation