شکل جمع:
turbulencesآشفتگی، اغتشاش، آشوب، گردنکشی، تلاطم، عصیان، سرکشی، غوغا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
wind turbulence
آشفتگی باد
The stock market experienced a period of turbulence.
بازار سهام یک دورهی آشفتگی را تجربه کرد.
political turbulence
آشوب سیاسی
چالهی هوایی، تلاطم آب، تلاطم هوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The plane hit a patch of turbulence.
هواپیما به یک چالهی هوایی برخورد کرد.
The pilot warned the passengers to expect some turbulence during the flight.
خلبان به مسافران هشدار داد که در طول پرواز انتظار چالهی هوایی را داشته باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «turbulence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turbulence