آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ خرداد ۱۴۰۳

    Helter-skelter

    ˌheltər ˈskeltər ˌheltər ˈskeltər ˌheltər ˈskeltər ˌheltə ˈskeltə

    شکل جمع:

    helter-skelters

    معنی helter-skelter | جمله با helter-skelter

    adverb

    با عجله و بی‌نظمی، با عجله و به‌طور درهم‌برهم، با عجله و به‌طور نامنظم

    They had stacked books helter-skelter on the table.

    کتاب‌ها را با عجله و بی‌نظمی روی میز انباشته کرده بودند.

    The demonstrators ran helter-skelter away from the police.

    تظاهرکنندگان با عجله و به‌طور نامنظم از دست پلیس فرار می‌کردند.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی سرسره‌ی مارپیچ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Let's go on the helter-skelter together and make some unforgettable memories.

    بیایید با هم بریم سرسره‌ی مارپیچ و خاطرات فراموش‌نشدنی‌ای بسازیم.

    We climbed up the helter-skelter.

    از سرسره‌ی مارپیچ بالا رفتیم.

    noun

    درهم‌برهمی، شلوغ‌پلوغی، هرکی‌هرکی، خرتوخری، آشفتگی

    The helter-skelter of papers on my desk made it impossible to find what I was looking for.

    درهم‌برهمی کاغذهای روی میز من پیدا کردن چیزی که به دنبالش بودم، غیرممکن می‌کرد.

    The helter-skelter of traffic in the city made it difficult to get anywhere on time.

    شلوغ‌پلوغی ترافیک در شهر، رسیدن به‌موقع را دشوار می‌کرد.

    adjective

    عجولانه

    The helter-skelter approach to project management resulted in a lot of mistakes.

    رویکرد عجولانه به مدیریت پروژه منجر به بروز اشتباه‌های زیادی شد.

    the helter-skelter preparations

    آماده‌سازی‌های عجولانه

    adjective

    درهم‌برهم، آشفته، هردمبیل، بی‌قاعده، بی‌نظم

    The helter-skelter organization of the party led to confusion.

    سازماندهی درهم‌برهم مهمانی به سردرگمی منجر شد.

    the helter-skelter nature of his thoughts

    ماهیت آشفته‌ی افکارش

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد helter-skelter

    1. adverb carelessly, confused
      Synonyms:
      randomly haphazard recklessly confused around about anyhow at random hastily hurriedly wildly disorderly jumbled muddled pell-mell rashly topsy-turvy tumultous/tumultuous unmindfully any which way anywise cluttered headlong higgledy-piggledy hit-or-miss hotfoot impetuously in confusion incontinently irregular
      Antonyms:
      carefully organized systematic methodical straight
    1. adjective with undue hurry and confusion
      Synonyms:
      carelessly hastily hurried chaotic confused disorderly recklessly random slapdash haphazard arbitrary in disorder hit or miss hurry-scurry

    سوال‌های رایج helter-skelter

    شکل جمع helter-skelter چی میشه؟

    شکل جمع helter-skelter در زبان انگلیسی helter-skelters است.

    ارجاع به لغت helter-skelter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «helter-skelter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/helter-skelter

    لغات نزدیک helter-skelter

    • - helpmeet
    • - helsinki
    • - helter-skelter
    • - helve
    • - helvetia
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.