شکل جمع:
helter-skeltersبا عجله و بینظمی، با عجله و بهطور درهمبرهم، با عجله و بهطور نامنظم
They had stacked books helter-skelter on the table.
کتابها را با عجله و بینظمی روی میز انباشته کرده بودند.
The demonstrators ran helter-skelter away from the police.
تظاهرکنندگان با عجله و بهطور نامنظم از دست پلیس فرار میکردند.
انگلیسی بریتانیایی سرسرهی مارپیچ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Let's go on the helter-skelter together and make some unforgettable memories.
بیایید با هم بریم سرسرهی مارپیچ و خاطرات فراموشنشدنیای بسازیم.
We climbed up the helter-skelter.
از سرسرهی مارپیچ بالا رفتیم.
درهمبرهمی، شلوغپلوغی، هرکیهرکی، خرتوخری، آشفتگی
The helter-skelter of papers on my desk made it impossible to find what I was looking for.
درهمبرهمی کاغذهای روی میز من پیدا کردن چیزی که به دنبالش بودم، غیرممکن میکرد.
The helter-skelter of traffic in the city made it difficult to get anywhere on time.
شلوغپلوغی ترافیک در شهر، رسیدن بهموقع را دشوار میکرد.
عجولانه
The helter-skelter approach to project management resulted in a lot of mistakes.
رویکرد عجولانه به مدیریت پروژه منجر به بروز اشتباههای زیادی شد.
the helter-skelter preparations
آمادهسازیهای عجولانه
درهمبرهم، آشفته، هردمبیل، بیقاعده، بینظم
The helter-skelter organization of the party led to confusion.
سازماندهی درهمبرهم مهمانی به سردرگمی منجر شد.
the helter-skelter nature of his thoughts
ماهیت آشفتهی افکارش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «helter-skelter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/helter-skelter